ترکم مکن اي عشق من بي همزبانم
تنها تو يي اي نازنين آرام جانم
اينجا کسي در ... اش رويا ندارد
دل را سپردن تا ابد معنا ندارد
سر در گريبانم کسي هم درد من نيست
از عشق جز آلودگي چيزي نديدم
از فصل هاي دوستي من دل بريدم
اين زندگي ديگر سرو سامان ندارد
ديگر به عشق
من کسي ايمان ندارد
ديگر نمي داند که را بايد صدا زد
اين قلب را تا کي به طوفان بلا زد
من باغبان فصل هاي انتظارم
تو خوب مي داني من اينجا بي قرارم